پیرانشهر نو، توانایی گذار از وضع موجود را دارد

کوردپیام: استان ما براساس تقسیم بندی های انجام گرفته از سوی کارشناسان توسعه در کشور، با داشتن میانگین درآمد سرانه کمتر از ۳٫۸ میلیون تومان از استان های کمتر توسعه یافته کشور است. همچنین سهم استان ما از سرانه تولید ناخالص ملی، حدودا نصف میانگین کشوری است. این درحالی است که این استان بواسطه دارابودن […]

کوردپیام: استان ما براساس تقسیم بندی های انجام گرفته از سوی کارشناسان توسعه در کشور، با داشتن میانگین درآمد سرانه کمتر از ۳٫۸ میلیون تومان از استان های کمتر توسعه یافته کشور است. همچنین سهم استان ما از سرانه تولید ناخالص ملی، حدودا نصف میانگین کشوری است. این درحالی است که این استان بواسطه دارابودن منابع فراوان، موقعیت استراتژیک منطقه ای و همجواری با سه کشور و بهره مندی از نیروی انسانی مناسب، از استان های غنی کشور محسوب می شود.
با کنارهم قرار دادن این دو مقوله یعنی فقر و عدم توسعه یافتگی در کنار داشتن منابع غنی نشان از یک مدیریت ضعیف در استان دارد که فاقد توانایی های لازم جهت استحصال منابع و بهره گیری از آن هاست.

اگر کمی ریزتر شویم و این شاخصه ها و منابع را در پیرانشهر خودمان مورد بررسی قرار دهیم، وضعیت از این نیز وخیم تر است. شهرستان پیرانشهر با دارا بودن جمعیتی قریب به ۱۵۰ هزار نفر، هفتمین شهرستان پرجمعیت استان و دارای مراتع وسیع و غنی، زمین های حاصلخیز و آب و خاک غنی، نیروی انسانی و موقعیت استراتژیک منحصربفردی است. این درحالی است که به لحاظ بسیاری از شاخصه های توسعه یافتگی به همراه شهرستان سردشت در رتبه های آخر استان است.
اما برای مشخص شدن عوامل عدم توسعه یافتگی شهرستان می توان با گریزی به نظریه فردریک لیست که از معروفترین اقتصاددانان آلمانی است، شرایط یک منطقه توسعه یافته را معرفی و سپس به بررسی این شرایط در منطقه خود بپردازیم.

فردریک لیست براساس ایده مقایسه ای بین سه کشور انگلستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان معتقد است که کشورها و مناطق توسعه یافته پنج مرحله را طی کرده اند که عبارتند از:

۱) مرحله بدوی: در این مرحله انسان ها برای گذران زندگی از شکار و چیدن میوه ها استفاده می کنند
۲) مرحله دامداری و چوپانی: در این مرحله جوامع بشری با پرورش دام های اهلی امرار معاش می کنند.
۳) مرحله کشاورزی: در این مرحله انسان ها با بهره گیری از زمین های کشاورزی اقدام به تولید محصولات و استفاده از آن ها می کنند.
۴) مرحله کشاورزی و صنعت: در این مرحله پیشرفت صنعتی با تولید ابزارهای پیشرفته تر موجب می شود که تولیدات کشاورزی افزایش یابد و افزایش تولیدات کشاورزی، موجب تقویت صنایع نیز می شود.
۵) مرحله کشاورزی، صنعتی و بازرگانی: در این مرحله که بخش مترقی نظریه “لیست” را معرفی می کند، انسان ها علاوه بر دارابودن مراحل قبلی، از فعالیت های مهم تجاری نیز بهره می برند که می توان گفت همان “اقتصاد جامع” است.

با نگاهی به وضعیت منطقه و شهرستان پیرانشهر می توان دریافت که این شهرستان در مراحل آغازین بخش چهارم یعنی کشاورزی و صنعت است که برای رشد در این مرحله و عبور به مرحله پنجم نیازمند برنامه ای مدون است. برنامه ای که طرح ریزی آن نیازمند کارگزاران محلی آگاه و سیاست گذاری هایی برپایه شناخت و حس مسئولیت است که در سایه آن مردم شهرستان از عواید آن منتفع خواهند شد.

نکته جالب در این قضیه این است که پیرانشهر با داربودن ظرفیت های مطروح در نظریه “فردریک لیست” امکان رسیدن به مرحله نهایی و مترقی را دارد. ظرفیت هایی که جمع ان ها را در کمتر منطقه ای می توان باهم مشاهده کرد.
پیرانشهر با داربودن مراتع غنی و زمین های حاصلخیز از دیرزمان مورد توجه انسان ها بوده و همواره سکونتگاه نوع بشر بوده و کشف آثار سه هزار ساله در برخی نقاط شهرستان موید این موضوع است.

اما در کنار این اصل لازم برای توسعه، بهره مندی از موقعیت استراتژیک و قرارگیری در مرز با منطقه امن اقلیم کردستان عراق که اکنون تبدیل به گذرگاهی به سه کشور عراق، ترکیه و سوریه شده است، ظرفیتی استثنایی برای این شهرستان ایجاد کرده که امکان گذر به توسعه بازرگانی در کنار کشاورزی و صنعت را میسر ساخته است.

اما سوال این است که با وجود دارا بودن این ظرفیت ها، چرا پیرانشهر در رتبه های آخر توسعه یافتگی استان و کشور قرار دارد؟

اساسا می توان ظرفیت های منطقه ای را به معدن طلایی تشبیه کرد که ارزش آن پس از استخراج و فراوری مشخص می شود. حال استخراج این طلا نیازمند برنامه ریزی، سرمایه گذاری و فعالیت است.
اما تاکنون برای استخراج این ظرفیت ها در پیرانشهر یا اقدامی صورت نگرفته و یا به دلیل ضعف در مراحل مختلف آن، بهره گیری از ظرفیت ها مغفول مانده است.
در واقع برنامه ریزی، سرمایه گذاری و اجرای تصمیمات گرفته شده نیازمند بهره گیری از نیروی انسانی توانمند است. موضوعی که در ادبیات توسعه تحت عنوان توسعه انسانی مطرح می شود.

اجرای این فعالیت ها نیازمند مدیرانی توانمند، دلسوز و دارای تفکرات نو و آشنا با توسعه است. موضوعی که متاسفانه شهرستان پیرانشهر از نبود آن رنج می برد

گرچه در گذشته پیرانشهر یک شهر کوچک و با منابع انسانی محدود بود ولی اکنون این شهرستان دارای “نسلی نو”، تحصیلکرد جوان و آشنا با اصول توسعه است و بهره‌گیری از این جوانان در پست های مدیریتی شهرستان می تواند آغازی باشد بر گذار از مرحله چهارم و رسیدن به دروازه های توسعه و اقتصاد جامع که در سایه آن جمعیت شهرستان از عوایدش منتفع خواهند شد.

اما همانطور که اشاره گردید عدم رعایت اصل شایسته سالاری و انتصابات قومی، جناحی و با صلاح دید شخصی برخی افراد در شهرستان، موجب شده است این طلای ناب در دست افرادی قرار گیرد که توان استخراج آن را ندارند و یا اینکه تنها آن را سهم خود و اطرافیانشان می پندارند و دست عموم مردم از منافع آن کوتاه مانده است و حاشیه نشینی، کولبری و شغل های سخت و بیکاری قشر تحصیلکرده در شهرستان غنی پیرانشهر گواهی براین موضوع است.
لذا به عقیده بنده مسیرهای توسعه و بهره برداری از منابع عظیم موجود در پیرانشهر واضع و مشخص است اما حرکت در این مسیر نیازمند بهره گیری از نیروهای بومی، جوان، تحصیلکرده و آشنا با توسعه است که در پیرانشهر فراونند و تنها بهره گیری از آن ها بدون تبعیض و با اصل شایسته سالاری می تواند مسیر برون رفت شهرستان از وضع موجود و “تغییر” و حرکت به سوی توسعه باشد.

آنچه مشخص و واضع است، “پیرانشهر نو”، به دستان “نسل نو” ی شهرمان ساخته خواهد شد.

کمال حسین پور