پنهان شدن بازندگان پشت دیوار جنجال آفرینی!
اردوغان، اوباما و نتانیاهو در حالی به کوبیدن بر طبل جنگ تأکید دارند که با بررسی کارنامه این افراد می توان به حقایق پشت پرده … اردوغان، اوباما و نتانیاهو در حالی به کوبیدن بر طبل جنگ تأکید دارند که با بررسی کارنامه این افراد می توان به حقایق پشت پرده […]
اردوغان، اوباما و نتانیاهو در حالی به کوبیدن بر طبل جنگ تأکید دارند که با بررسی کارنامه این افراد می توان به حقایق پشت پرده جنجال سازی جنگی آنها پی برد. هر چند که هر سه نفر برآنند تا چنان وانمود کنند که در اوج قدرت قرار دارند و می توانند هرگونه اقدامی را عرصه جهانی اجرا کنند، اما
به گزارش کرد پیام به نقل از پایگاه بصیرت:عرصه بین الملل در ماه های اخیر با مجموعه ای از فرازونشیب ها همراه بوده است، فضایی که برخی آن را زمینه ساز آغاز جنگی جهانی می دانند. در این میان، غرب آسیا (خاورمیانه) همچنان کانون تحولات جهانی است، چنانکه از یک سو غرب به دنبال حفظ منافع گذشته است و از سوی دیگر، ملت ها و مخالفان نظام سلطه به مقابله با این امر می پردازند. این تحولات در حالی فضایی نامعلوم را بر عرصه جهانی حاکم ساخته که نوع رفتار برخی از بازیگران برای کوبیدن بر طبل جنگ بر حساسیت آن افزوده است.باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه و نتانیاهو نخست وزیر صهیونیست ها هر کدام به نوعی بر طبل جنگ می کوبند که محور آن را نیز جنگ افروزی در غرب آسیا با اولویت سوریه و جمهوری اسلامی ایران تشکیل می دهد. باراک اوباما ادعا دارد که برای به اصطلاح حفظ امنیت آمریکا هر اقدامی حتی گزینه نظامی را اجرایی خواهد ساخت. وی محور این ادعا را نیز مقابله با جمهوری اسلامی ایران و سوریه قرار داده است.
صدای دیگری که در منطقه به گوش می رسد، صدای جنگ طلبانه رجب طیب اردوغان است. نخست وزیر ترکیه که رویای احیای امپراتوری عثمانی را در سر می پروراند، فضایی جنگ طلبانه را علیه سوریه و عراق به راه انداخته است. ترکیه چنان آرایش نظامی گرفته که گویی برای جنگی تمام عیار و بلندمدت آماده می شود و برای اجرای آن نیز از هیچ اقدامی فروگذار نیست و حتی حاضر به قربانی ساختن تمام ترکیه است. ضلع سوم جنجال سازان تبلیغاتی در جهان را نتانیاهو، نخست وزیر صهیونیست ها شامل می شود. وی در ماه های اخیر تمام ابزارهای تبلیغاتی را برای بیان قرار داشتن در موقعیت جنگی به کار گرفته است. از ادعای اشغال دوباره غزه گرفته تا جنگ با مصر، از ادعای ورود به جنگ با لبنان و سوریه گرفته تا ادعای اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران از محورهای رفتاری نتانیاهو است. وی در مواضع خود چنان وانمود می کند که گویی رژیم صهیونیستی در آمادگی کامل نظامی قرار دارد و هر لحظه توان اقدام نظامی در منطقه را خواهد داشت.
اردوغان، اوباما و نتانیاهو در حالی به کوبیدن بر طبل جنگ تأکید دارند که با بررسی کارنامه این افراد می توان به حقایق پشت پرده جنجال سازی جنگی آنها پی برد. هر چند که هر سه نفر برآنند تا چنان وانمود کنند که در اوج قدرت قرار دارند و می توانند هرگونه اقدامی را عرصه جهانی اجرا کنند، اما بررسی کارنامه درونی این افراد نکاتی دیگر را آشکار می سازد.نخست آنکه، اوباما این روزها سخت گرفتار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. وی از یک سو باید با رامنی رقیب جمهوریخواه خود مبارزه کند و از سوی دیگر باید راه را برای پیروزی دموکرات ها در انتخابات کنگره فراهم سازد. آمارها نشان می دهد که اوباما و رامنی رقابتی شانه به شانه دارند و حتی در برخی نظرسنجی ها رامنی پیش افتاده است. حزب دموکرات نیز شرایط چندان مطلوبی ندارد، چنانکه احتمال شکست آن در انتخابات کنگره دور از ذهن نیست.
این چالش ها در حالی پیش روی اوباما قرار دارد که وی مولفه ای برای جبران ناکامی ها ندارد. در حوزه داخلی بحران اقتصادی هر روز بیشتر می شود، چنانکه در دوران اوباما تعداد فقرا به ۵۰ میلیون نفر رسیده و کسری بودجه آمریکا از یک تریلیون دلار نیز گذشته است. در حوزه سیاست خارجی نیز اوباما به وعده های خود عمل نکرده است و عملاً پیرو سیاست های بوش بوده است. دوم آنکه رجب طیب اردوغان نیز در ترکیه از یک سو باید انتخابات محلی را برگزار کند که محکی برای میزان جایگاه مردمی حزب حاکم عدالت و توسعه است. از سوی دیگر اردوغان خود را برای مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۴ آماده می کند، لذا از هم اکنون باید شرایط را برای افزایش محبوبیت خود فراهم آورد.
هر چند که اردوغان برای این دو مهم گام های بسیاری برداشته، اما عملاً در جلب رضایت مردمی ناتوان بوده است. تشدید بحران اقتصادی که حتی هشدار نهادهای بین المللی را نیز به همراه داشته، تشدید فضای ناامنی و ناتوانی در مقابله با پ ک ک، عدم تحقق وعده های داده شده به مردم نظیر عدم اجرای طرح لغو قانون ممنوعیت حجاب برای دانشجویان و دانش آموزان، تخریب جایگاه جهانی ترکیه با رویکرد به سیاست غرب گرایانه در حالی که اتحادیه اروپا نیز همچنان از پذیرش این کشور خودداری می کند و… موجب شده تا اعتماد مردمی به حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان کاهش پیدا کند. نمود این امر را در تظاهرات گسترده مردمی در شهرهای مختلف ترکیه علیه دولت می توان مشاهده کرد.
سوم آنکه نتانیاهو نیز در رژیم صهیونیستی دوران چندان مطلوبی را سپری نمی کند. ناتوانی در حل بحران اقتصادی و تشدید نارضایتی شهرک نشینان در کنار جبهه گیری گروه های سیاسی برای دگرگونی در ساختار قدرت، عملاً نتانیاهو را در وضعیت بحرانی قرار داده است. تشدید انزوای جهانی صهیونیست ها و ناتوانی در جلب رضایت آمریکا و اروپا برای اجرای اقدام نظامی علیه آنچه دشمنان این رژیم نامیده می شوند، عملاً نتانیاهو را با بحران مواجه ساخته است. وی چنان گرفتار نابسامانی ها شده که سرانجام بر برگزاری انتخابات زودهنگام تأکید و سه ماه دیگر را زمان برگزاری انتخابات اعلام داشت.
با توجه به شرایط ذکر شده درباره اوضاع داخلی اوباما، اردوغان و نتانیاهو می توان گفت که آنها دورانی بس بحرانی را سپری می کنند، در حالی که سقوط آنها از اریکه قدرت دور از ذهن نیست. بر این اساس در تحلیل رفتاری آنها مبنی بر کوبیدن بر طبل جنگ و ادعاهای جنگ افروزانه، می توان گفت که این افراد در عمل توان اجرای این ادعاها را ندارند و در اصل برآنند تا با پنهان شدن پشت دیوار فرافکنی و جنجال آفرینی بر چالش های داخلی سرپوش گذارند. آنها دریافته اند که از جایگاه مردمی برخوردار نیستند و احتمال شکست آنها دور از ذهن نیست، بنابراین برآنند تا با کوبیدن بر طبل جنگ ضمن سرپوش نهادن بر چالش های داخلی با ادعای حساس بودن شرایط مردم را به پذیرش استمرار حضورشان در قدرت وادار سازند.
به عبارتی دیگر اوباما، اردوغان و نتانیاهو در اصل بازندگانی هستند که راهی برای فرار ندارند و جنجال سازی را تنها گزینه ای می دانند که شاید با آن بتوانند از باتلاقی که در آن گرفتار شده اند خارج شده و در قدرت باقی بمانند، هر چند که دوره ناکامی های آنها چنان طولانی شده که نتیجه بخش بودن حربه های کنونی آنها نیز در پرده ابهام قرار دارد، به ویژه اینکه افکار عمومی آگاه شده و دیگر چندان پذیرنده چنین رفتارهایی نیستند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰