محوطه های باستانی چند هزار ساله «کانی سیو» قربانی احداث یک سد!
به گزارش کوردپیام به نقل از کردپرس، ساخت و احداث سد کانی سیب در نزدیکی شهر پیرانشهر در استان آذربایجانغربی بخشی از یک طرح عمرانی بود که تحت عنوان پروژه زاب از سوی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران در سال ۱۳۹۵ به مرحله اجرا درآمد.
یکی از مهمترین اهداف اجرای این طرح، انتقال آب رودخانه زاب و احیای دریاچه ارومیه بود. از سوی دیگر مطالعات میراث فرهنگی در محدوده ساخت سد کانی سیب، از منظر سطح مطالعات، حجم کاوشها و تعداد تیم های باستان شناسی در دو فاز بررسی و کاوشها به یکی از بزرگترین پروژههای میدانی باستانشناسی موسوم به نجات بخشی منجر شد.
باستانشناسان در گزارشهایی که ارائه کردند اشاره داشتند که محوطه کانیسیب که در فهرست آثار ملی ثبت شده، در مطالعات اولیه مشخص شده است که این محوطه دارای ساختارهای معماری و آثار سفالی عصر آهن است. در بررسیهای بعدی ۳۰ محوطه از دوره مس و سنگ تا اسلامی در مخزن سد کانیسیب و حوضههای مرتبط همجوار محدوده آبگیری شناسایی شد، که پس از ساخت و آبگیری آن تحتتاثیر قرار میگرفت. از همین رو، باستانشناسان حوضه رودخانه زاب را غرقآب یکی از مهمترین مراکز تمدنی و تاریخی ایران اعلام کردهاند.
مطالعاتی از سال ۹۵ آغاز شده بود و با توجه به وجود بخش های باقی مانده کاوش مقرر شد ادامه این مطالعات در بهار سال ۹۶ ادامه یابد که با انفجار، بخشهای باقی مانده محوطه کانی سیب، برای همیشه نابود شد!!
بنا بر گزارش میراثآریا؛ برگزاری همایش باستانشناسی سد کانی سیب، حوضه رودخانه زاب کوچک شمال غرب ایران در دو پنل مجزا برگزار شد. در این نشست علیرضا سرداری به ارائه بخشی از پروژه برسی باستانشناسی مخزن سد کانی سیب که توسط رضا حیدری صورت گرفته پرداخت و گفت: مطالعات نجاتبخشی در محوطه کانیسیب پیرانشهر از اواخر سال ۹۵ آغاز شد، براین اساس کاوشهای نجاتبخشی، محوطه کانیسیب که در فهرست آثار ملی جای دارد آغاز شد. دستآوردهای فصل نخست این مطالعات موید وجود ساختارهای معماری و آثارسفالی مربوط به عصر آهن در این محوطه تاریخی بود، با توجه به نتایج این پژوهش و با توجه به وجود بخش های باقی مانده کاوش مقرر شد ادامه این مطالعات در بهار سال ۹۶ ادامه یابد که با انفجار بخشهای باقی مانده محوطه کانی سیب، برای همیشه نابود شد.
او افزود: در پائیز همین سال بررسی باستان شناسی در حوضه آبگیر سد کانی سیب با صدور مجوز رسمی از سوی پژوهشکده باستانشناسی توسط رضا حیدری به انجام رسید. در این بررسی بیش از ۳۰ محوطه باستان شناسی در مخزن سد کانیسیب و حوضههای مرتبط همجوار محدوده آبگیری که پس از ساخت و آبگیری آن تحت تاثیر قرار می گرفت به انضمام محدوده ساخت رسوب گیر شناسایی شد. این محوطهها از دوران کالکولتیک( مس و سنگ) تا دوران اسلامی را دربر می گیرد.
پروژه انتقال آب زاب به دریاچه ارومیه؛ تخریب محیط زیست و غرق آب یکی از مهم ترین مراکز تمدنی و تاریخی بود
علی صدرایی استادیار پژوهشکده باستان شناسی در ادامه این نشست به ارائه نتایج بررسی باستانشناسی سامانه انتقال آب سد کانیسیب به دریاچه ارومیه پرداخت و گفت:حیات تمدن ها به آب بستگی دارد و طبعا شکلگیری آنها نیز در کنار رودخانه ها و چشمههای دائمی صورت پذیرفته است. یکی از مراکز مهم تمدنی در کنار رودخانهها ، حوضه رودخانه زاب در شهرستان پیرانشهر به شمار میآید. این رودخانه از کوههای مرزی زرد کوه و سیاه کوه سرچشمه گرفته و بعد از طی مسافت های طولانی در داخل ایران از کشور خارج و در کشور عراق به مسیر خود ادامه میدهد .
او افزود: در سالهای اخیر در منتهی الیه غربی این رودخانه که به سرباز مشهور است سد سیلوه را احداث کرده اند و سپس در پایین دست آن در نزدیکی شهرستان پیرانشهر سد کانی سیب ساخته شده است که از کنار دریاچه آن با حفر تونلی آب این سد را از ریک آباد به بیگم قلعه در دشت سولدوز رسانده و سپس با کانال روباز به سمت دریاچه ارومیه انتقال داده می شود ، این پروژه علاوه بر صرف هزینه هنگفت و تخریب زیست محیطی و تغییر اکوسیستم منطقه، غرقآب یکی از مهم ترین مراکز تمدنی و تاریخی حوزه زاب را نیز شده است.
این باستانشناس تصریح کرد: در راستای انجام این پروژه ، هیات پژوهش باستان شناسی مطالعات فرهنگی – تاریخی محور انتقال آب سد کانی سیب به دریاچه ارومیه به سرپرستی نگارنده در دو فاز مطالعاتی به بررسی باستان شناختی این محور از ریک آباد پیرانشهر تا بیگم قلعه و سپس از بیگم قلعه تا دریاچه ارومیه را مورد پژوهش قرار داد و در طی این پژوهش ۴۲ اثر تاریخی – فرهنگی مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت که ابتدا بصورت گزارش و سپس بصورت کتاب و مقاله حاصل نتایج این پژوهش منتشر شد.
گورستانی های باستانی که به زیر آب می روند
سپیده جمشیدی یگانه نیز در فایل صوتی ارائه شده به این همایش به تشریح فصل اول کاوش باستانشناسی گورستان بله چاک پرداخت و تصریحکرد: شیوه تدفین برگرفته از عقاید و آیین مردمان هر دوره بوده که با مطالعه گورستانها علاوه بر شناخت شاخصههای مواد فرهنگی، میتوان به آیینها و اعتقادات مردمان گذشته دست یافت. طی پژوهشهای باستانشناسی صورت گرفته در شمالغرب ایران گورستانهای متعددی از هزاره دوم پ.م، مرتبط به محوطههای استقراری و یا بدون ارتباط با محوطههای استقراری شناسایی و برخی کاوش شدهاند.
او افزود: در پی ساخت سد کانیسیب نیز محوطه کانیسیب شناسایی و تحت عنوان محوطه بلاچاک ۱ ثبت شد. طی کاوش نجاتبخشی، توسط نگارنده مشخص شد که این محوطه گورستانی از هزاره دوم پ.م است. در این مقاله سعی برآن است تا به معرفی نتایج کاوش، جهت شناخت بهتر فرهنگهای حوزه فرهنگی شمالغرب ایران پرداخته شود که با توجه به هدف فوق سوالات این پژوهش عبارتند از گورستان بله چاک مربوط به چه دورهای است؟ شاخصههای فرهنگی آن چیست؟ جهت گاهنگاری گورستان سفالهای آن با دیگر محوطههای کاوش شده مقایسه شد که در نتیجه سفال گورهای مختلف با دورههای حسنلو شش تا چهار قابل مقایسه است؛ بنابراین میتوان گفت که این گورستان در برهه زمانی زیادی جهت دفن مورد استفاده بوده که جهت دفن الگوهای متفاوتی برای ساخت گور، شیوه تدفین، تعداد و تنوع هدایای گور وجود داشته است.
یوسف حسنزاده نیز در این نشست در خصوص کاوش باستانشناسی محوطه خره خانالی جنوبی گفت: محوطه خانالی در پشت سد کانیسیب، در شهرستان پیرانشهر، در آبان ۱۴۰۰ به مدت یک فصل کاوش نجات بخشی شد. از این محوطه دو فاز بقایای معماری دوره عصر آهن پایانی(فرهگ مانایی) و یک فاز استقراری اشکانی گزارش شد.سفالهای مکشوفه از این محوطه نیز در این دو فاز استقراری در خانالی جنوبی را تأیید میکنند.این محوطه در دشت میانکوهی پیرانشهر و در ۱۷ کیلومتر دروازه مرزی تمرچین/حاجی عمران و سنور سرزمین مانا و در خط مقدم تماس با آشوریها قرار داشته است.
در ادامه این نشست گزارش کاوش باستانشناسی تپه برکمران پژوهش مشترک لیلا افشاری و وحید عزیزی آبی ارائه شد. لیلا افشاری دراینباره گفت: سد کانی سیب در ۱۵ کیلومتری شهرستان پیرانشهر در جنوب استان آذربایجان غربی و در ۱۲۰کیلومتری جنوب شهر ارومیه واقع شده است.یکی از محوطههایی که در محدوده حوزه آبگیر سد کانی سیب قرار داشت تپه برکمران است.
او افزود: نتایج کاوش و لایهنگاری محوطه برکمران شناخت ۴لایه فرهگی/استقراری مربوط به عصر مفرغ، همراه با شواهد اندک و پراکندهای احتمالا مربوط به یک مرحله استقراری اواخر دوره مس و سنگ جدید، همچنین یک گورستان احتمالا مربوط به اوایل دوره اسلامی و بقایای یک استقرار فصلی متعلق به سده اخیر با معماری ساخته شده از لاشه سنگ به روش خشکه چین بود.
بهروز خانمحمدی در پایان این نشست به ارائه گزارش کاوش باستانشناسی محوطه سوغانلو۱ پرداخت و تصریحکرد: محوطه سوغانلو یکی از این محوطههای مهم تاریخیِ شهرستان پیرانشهر است که در سال ۱۳۹۶ طی فاز اول بررسی و شناسایی حوضه سد کانی سیو(سیب) تحت عنوان « گورستان سوغانلو» با کد بررسی KAN-۲۰۱۷-۱۵ مورد شناساییِ هیئت بررسی و شناسایی محوطههای در معرض استغراق سد کانیسیب پیرانشهر قرار گرفت.
او افزود:در فاز دوم مطالعات نجات بخشی این حوضه کاوش چندین محوطۀ در معرض استغراق، در دستور کار قرار گرفت که محوطه سوغانلو یکی از این محوطهها بود. فصول اول تا سوم کاوش نجات بخشی این محوطه طبق مجوز پژوهشکده باستان شناسی به ترتیب در سال ۱۳۹۷ ، ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ به انجام رسید. جمع بندی نتایج کاوش نشان میدهد، سوغانلو یکی از محوطه ای مهم تاریخی در هزاره اول و دوران اشکانی در شمال غرب کشور و منطقه پیرانشهر بوده است.
این باستانشناس اظهارکرد: این محوطه و بناهای مورد کاوش قرار گرفته، به ویژه بنای اصلی چهارگوش دارای پیهای مستحکم و سازه ای بادوام بوده و دارای دو دوره ساختمانی است که با مصالح سنگی و ملات گلی ولی متفاوت از یکدیگر ساخته شده و هر دو نسبتاً خوب و پابرجا مانده است. دوره اول به اواخر عصر آهن ۳ تعلق دارد یعنی زمانی که ساختمان اصلی پایه گذاری شده و دوره اصلی بنای محوطه فوق محسوب می شود.
او گفت: مدارک و شواهد موجود نشان میدهد این محوطه در زمان احداث و آبادانی از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. در دوره دوم که به اوایل دوره اشکانی تعلق دارد بنا پس از دوره رکود و ویرانی مجدداً مورد بازسازی قرار گرفته و با تغییر کاربری در فضای داخلی برای مدتی مورد استفاده قرار گرفته است.
بیشتر محوطه های تاریخی در زمان کاوش آسیب جدی دیده بود
در دومین روز از برگزاری همایش باستانشناسی سد کانی سیب، حوضه رودخانه زاب کوچک شمال غرب ایران در دو پنل مجزا ۷ سخنرانی با موضوعات پژوهشهای باستانشناسی صورت گرفته در این حوزه و یک پژوهش در حوزه مطالعات اجتماعی ارائه شد.
به گزارش میراثآریا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، علی بیننده،عضو هیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان ۲۹ آذرماه ۱۴۰۲، در این نشست، در تشریح کاوش باستانشناسی تپههای عبید و ریکآباد گفت: احداث سد یکی از رایجترین روشهای کنترل و مدیریت آب در سالهای اخیر در ایران است و سد کانی سیب یکی از چندین سدی است که بر روی رودخانه زاب و شاخههای آن ساخته شده است. قبل از شروع آبگیری محوطه عبید (کلکاشک) در در نزدیکی رودخانه، کاوش شد. به مانند بیشتر کاوشهای نجات بخشی سعی شد در مدت زمان کوتاه بیشترین میزان اطلاعات ممکن به دست آید.
او با اشاره به اینکه بیشتر قسمتهای محوطه در زمان کاوش آسیب جدی دیده بود و در سه کارگاه کاوش شده آثار آن نمایان بود تصریحکرد: بیشترین آثار به دست آمده مربوط به دوره مس سنگ (سنت دالما) است. سفالهای تپه عبید شامل کاسهها، دیگها، بشقابها و لیوان هستند که در حالت کلی به چهار گروه سفال های لعابدار ( با لعاب گلی غلیظ)، منقوش، نیشگونی و ساده دسته بندی میشوند. همه سفالهای دالما در شمال غرب ایران و تپه عبید تک رنگ هستند و به احتمال زیاد در این محوطه نیز ظروف سفالی در محل تولید می شده است.
این باستانشناس افزود: بیشتر استقرارهای دالمایی و از جمله عبید در حوضه زاب کمتر از یک هکتار وسعت دارند و در جایی قرار گرفته اند که بیشتر مناسب دامداری است و محوطههای بزرگ که استقرار دراز مدت داشته باشند کم شمار هستند. تپه عبید یک استقرار موقت کمتر از یک هکتار هست که در تراس رودخانه شکل گرفته است.
شناسایی عصر مفرغ در محوطه کانی سیو و برهمکنشها بامناطق آناتولی و کردستان عراق
فصل اول و دوم کاوش باستانشناسی تپه گردآشوان و محوطه برده زرد نیز توسط مهناز شریفی دانشیار پژوهشکده باستانشناسی ارائه شد. او با اشاره به اینکه کاوش های نجاتبخشی حوضه سد کانی سیب منجر به شناسایی دوره مهم عصر مفرغ در محوطههای برده زرد و آخوران شد گفت: عصر مفرغ را سرآغاز تحولات عمده اجتماعی در اوایل هزاره سوم ق.م میدانند. پس از فرهنگ کوراارس و با پایان عصر مفرغ قدیم، تغییرات فرهنگی چشمگیری در سنت های فرهنگی عصر مفرغ میانی و سپس جدید رخ میدهد، به این ترتیب که با زوال فرهنگ سفال خاکستری ظهور سفال نارنجی رنگ و منقوش را شاهد هستیم.از ویژگیهای عصر مفرغ میانی گونه منقوش دینخواه و سفال خابور است . در این دوره گوناگونی فرهنگی و نه همگونی فرهنگی از شاخصههای مفرغ در منطقه شمال غرب است.
او افزود: این مقاله تلاش دارد تا با مطالعه مواد فرهنگی متعلق به سنت فرهنگی مفرغ میانی و جدید در محوطههای بردهزرد و آخوران به این پرسش پاسخ دهد که آیا ارتباطات و مناسبات فرهنگی بین حوضه رودخانه زاب کوچک (حوضه سد کانی سیب ) با دیگر مناطق حضور فرهنگ مفرغ میانی و جدید برقرار بوده است، چرا که شباهتهای انکارناپذیری بین مواد فرهنگی حوضه جنوب دریاچه ارومیه با مناطق مجاور مشاهده میشود، لذا در این مقاله به مطالعه سنت فرهنگی حسنلوی VI و V که در کاوشهای بردزرد و آخوران بدست آمده، میپردازیم.
این باستانشناس خاطرنشانکرد: نتایج مطالعات و گاهنگاری نسبی سفالهای آخوران نشان داد که بیشترین برهمکنشها و تاثیرات فرهنگی حوضه جنوب دریاچه ارومیه با حسنلو و خارج از مرزهای ایران با مناطق آناتولی و کردستان عراق بوده است.
شواهدی از سفالهای دوره هزاره اول قبل از میلاد
در ادامه افراسیاب گراوند رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستانهای خوی و سلماس در تشریح مقاله مشترکاش با فاطمه ملک پور در خصوص کاوش باستانشناسی محوطه سوغانلو ۴ توضیحاتی ارائه داد و تصریحکرد: محوطه قدکودان (سوغانلو ۴) از مهمترین استقرارگاه های حوضه آبگیر سد کانی سیب پیرانشهر است که در یک دره میانکوهی باریک و بر روی بلندی های طبیعی واقع شده و رودخانه زاب کوچک با فاصله ۲۰۰ متر در شرق آن، با جهت تقریباً شمال به جنوب در جریان است. این دره به دلیل وجود رودخانه زاب کوچک، استعداد و توانمندی کشاورزی و خاک حاصلخیز، شرایط زیست محیطی مناسبی را برای انسانهای یکجانشین و تولید کننده غذا از دوران پیش از تاریخ تا عصر حاضر را فراهم آورده است. از سوی دیگر این دره با داشتن مراتع و چراگاهها وسیعی همواره شرایط مناسب را برای گروههای کوچرو و چراگرد فراهم ساخته است. حضور محوطه های متعدد در نزدیکی این رودخانه و نیز روستاهای امروزی، دلیلی بر این مدعاست.
او افزود: کاوشهای باستانشناختی در این محوطه طی ۳ فصل متوالی در سالهای ۱۳۹۸،۱۳۹۷ و همچنین در سال ۱۳۹۹ صورت گرفت. نتایج حاصله و یافتههای معماری به دست آمده از آن، نشان از اهمیت این محوطه در ادوار پیشین دارد و بر اساس آثار معماری به دست آمده از آن میتوان بیان کرد که این محوطه از مهمترین استقرارهای حوضه آبگیر سد کانی سیب محسوب میشود. در طی سه فصل در مجموع گستره ای به ابعاد ۲۳×۱۵ متر (۳۴۵ مترمربع) مورد کاوش باستان شناختی قرار گرفت و تحت عنوان ترانشه نامگذاری شد.
این باستانشناس اظهارکرد: نتایج حاصله از کاوش محوطه قدکودان نشان میدهد که این محوطه باستانی در دو دوره زمانی مورد استقرار واستفاده قرار گرفته است. محوطه مذکور در دوره اول استقرار خود، دارای ساختارهای معماری سنگچین بزرگ با فضاهای متعدد معماری متعلق به دوره اشکانی بوده که در دوران اسلامی عنوان گورستان مورد استفاده قرار میگرفته است.
در ادامه کاوش باستانشناسی محوطه خرهخانالی شمالی توسط حامد نورسی تشریح شد. او گفت:کاوش نجاتبخشی محوطه خره خانالی شمالی در حوضه سد کانی سیب پیرانشهر در اواسط آبانماه سال ۱۴۰۰ با مجوز رسمی از سوی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری محقق شد. محوطه خره خانالی شمالی یکی از محوطههای حوضه رودخانه زاب کوچک و سد مخزنی کانی سیب است. در نتیجه بررسی انجام شده در حوضه سد کانی سیب این محوطه در بازه زمانی دوران تاریخی (اشکانی – ساسانی) معرفی شده است که پس از بررسیها و مطالعات میدانی توسط هیئت کاوش مستقر در محوطه خره خانالی شمالی، علاوه بر سفال های دوران تاریخی، شواهدی از سفالهای دوره هزاره اول قبل از میلاد نیز مورد شناسایی و ثبت و ضبط قرار گرفت.
این باستانشناس تصریح کرد: بازه زمانی یاد شده از جمله دوره های زمانی خاص با سؤالات بسیار در منطقه شمال غرب ایران است که مطالعه هر چه بیشتر محوطههای مرتبط با این دوره، در روشنشدن ابعاد و پاسخگویی به سؤالات این دوره میتواند یاریرسان باشد. بنا بر شواهد موجود محوطه خره خانالی شمالی در طی سالیان گذشته بهصورت یک برجستگی با ارتفاع نه چندان زیاد از سطح زمین های اطراف متمایز بوده است؛ اما توسط اهالی به عنوان زمین کشاورزی مورد بهره برداری، شخم و تسطیح قرار گرفته است که همین عوامل علاوه تخریب محوطه بر گستردگی مواد فرهنگی در سطح زمینهای اطراف نیز مؤثر بوده است.
او افزود: در مجموع کاوش محوطه خره خانالی شمالی تعداد شش کارگاه کاوش در ابعاد مختلف با مساحت نزدیک به ۱۳۳ مترمربع مورد کاوش قرار گرفت. از جمله دلایل تعدد کارگاه های کاوش در محوطه خره خانالی شمالی، دستیابی به اهداف کاوش های نجات بخشی و کاوش حداکثری محوطه بوده است، هرچند تخریب محوطه توسط کشاورزان و گستردگی مواد فرهنگی در سطح زمین های اطراف نیز در این مقوله تأثیرگذار بوده است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰