“قبیله گرایی یک بن بست فرهنگی” در پیرانشهر

به گزارش کوردپیام ، با رسوخ به لایه های اجتماعی پیرانشهر، این شهر را می توان مجمع الجزایری از قبایل و طوایف متعدد نامگذاری کرد. عصبیت از خصایص بارز فرهنگ قبیله ای محسوب میشود و در مرزبندی مشخص، مرزهای یک قبیله را از حد و حدود سایر قبایل تفکیک می کند؛ سیطره این خصیصه ما […]

به گزارش کوردپیام ، با رسوخ به لایه های اجتماعی پیرانشهر، این شهر را می توان مجمع الجزایری از قبایل و طوایف متعدد نامگذاری کرد. عصبیت از خصایص بارز فرهنگ قبیله ای محسوب میشود و در مرزبندی مشخص، مرزهای یک قبیله را از حد و حدود سایر قبایل تفکیک می کند؛ سیطره این خصیصه ما قبل مدرن را با شدت و ضعف در تمامی قبایل پیرانشهر می توان مشاهده کرد.

“انکار و اصرار” از خصوصیات بارز فرهنگ قبیله ای محسوب می شود؛ انکار هر آنچه خارج از مرزهای قبیله است و در مناسبات و روابط خشک و غیر قابل انعطاف قبیله نمی گنجد و اصرار بر ارزش ها و خط قرمزهای قبیله، بستر ساز حذف و طرد اجتماعی است.

تفکیک جامعه به خودی و غیر خودی؛ اصیل و غیر اصیل و ترجیح دادن روابط “درون گروهی” به روابط “برون گروهی” پیکره فرهنگی جامعه را روز به روز نحیف تر، خسته تر و از کار افتاده تر می سازد.
اگر یکی از رسالت های مدرنیته تلاش برای نهادینه کردن منزلت های اکتسابی و حمله به منزلت های انتسابی و روابط خونی و نژادی بوده است، ته مانده ها و رسوبات این فرهنگ غیر مدرن و “خود اصیل پندار” هنوز از جامعه قربانی می گیرد و مانع محکمی بر سر راه همبستگی و انسجام اجتماعی است.

رسالت مدرنیته برچیدن این معماری فرهنگی بوده است؛ باور کنیم دنیای کنونی دنیای تولید و بازتولید مفاهیمی چون اصیل و غیر اصیل نیست؛ “خود اصالت پنداری” دیر زمانیست دود شده است و به هوا رفته است….

حسن منتظری