نرخ ارز در سراشیبی سقوط، اگر گران خریده اید بفروشید تا دیر نشده
در روزهای اخیر بسیاری از مردم و کارشناسان و بازرگانان این پرسش را مطرح کرده اند که دلیل کاهش نرخ ارز چیست و قرار است تا کجا پایین بیاید و آیابهتر است که ارز نگهداری شده خود را نگه دارند یا بفروشند؟ به گزارش کرد پیام به نقل از بولتن نیوز؛ […]

به گزارش کرد پیام به نقل از بولتن نیوز؛ در روزهای اخیر بسیاری از مردم و کارشناسان و بازرگانان این پرسش را مطرح کرده اند که دلیل کاهش نرخ ارز چیست و قرار است تا کجا پایین بیاید و آیابهتر است که ارز نگهداری شده خود را نگه دارند یا بفروشند؟
دلیل اصلی کاهش نرخ ارز، سیاست های دولت است که موجب کاهش تقاضا برای دلار از یک سو و توزیع ارز مورد نیاز گروه های مختلف کالایی و خدماتی از سوی دیگر شده است.
بانک ها مشارکت بیشتری در عرضه ارز مبادله ای دارند، دولت در مبادله با بسیاری از کشورها، طلا و سایر ارز ها را جایگزین دلار کرده است و به قول رویترز، طلاهای نفتی جایگزین دلارهای نفتی شده است.
وصول مبادلات کشور از هند و سایر خریداران نفت ما به راهکار بهتری دست یافته و با مشارکت ترکیه، هند، امارات و… از یک سو طلب ایران از کشورهای خریدار نفت مانند هند در حال وصول شدن است و از سوی دیگر، خریدهای ایران بدون نیاز به دلار، از طریق طلا و سایر ارزها انجام می شود و در نتیجه از طریق این راهکارها، اثرتحریم ها کاهش یافته است.
در نتیجه نرخ ارز در حال کاهش است اما واقعیت این است که فشار نقدینگی ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی و اثر تورم بر نرخ ارز که در ۱۲ سال گذشته، بی اثربوده است وجود دارد و قابل حذف نیست.
یعنی اگر فرض کنیم که اثر تورم های ۱۰ تا ۲۶ درصدی را در سال های اخیر برسایر کالاها شاهد بوده ایم در نتیجه قاعدتا باید نرخ ارز نیز متناسب با تورم بالا برود و به نرخ واقعی خود برسد.
اما نرخ ارز به دلیل درآمد سرشار نفتی و تمایل دولت به پایین نگه داشتن نرخ دلار، بالا نرفته بود و حالا که تحریم های بانکی و نفتی عملا، نرخ ارز را افزایش داده در نتیجه باید نظر کارشناسان مبنی بر اثر تورم بر نرخ دلار ، که رقمی بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان است را بپذیریم
یعنی تورم داخلی منحای تورم آمریکا را مبنای رشد هر ساله نرخ دلار قرار دهیم که با این فرض، دلار الان باید نرخ واقعی حدود ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ داشته باشد.
اما مهمتر از این نکته، ثبات نرخ ارز است زیرا برای صنعتگران، تولیدکننده، بازرگان و کاسب ، این مهم است که بالاخره نرخ ارز کجا ثابت خواهد ماند و با چه نرخی باید کاسبی کرد..
اگر این سیاست های دولت ادامه یابد به نفع اقتصاد و مردم و حتی خود دولت است که در شرایط ثبات نسبی نرخ دلار حرکت کند و تمام نرخ ها تنظیم شود
براین اساس به نظر می رسد که کاهش نرخ دلار و ثبات نسبی آن در روزهای آینده ادامه خواهد داشت و کسانی که دلار با هدف سود آن خریده اند بهتر است همین امروز بفروشند تا دیر نشده زیرا کاهش نسبی و احتمالی آن بسیار است.
از سوی دیگر کاهش نرخ طلا تحت ثاثیر بهبود اقتصاد آمریکا و ذخایر و واردات زیاد طلای ایران، کاهش خواهد داشت و مردم بخشی از پول خود را به طلا اختصاص خواهندداد.
برخی از کارشناسان اقتصادی بر خلاف این فضاسازی سیاسی معتقد هستند که اتفاقا افزایش قیمت ارز خیلی هم خوب و موثر بوده و باید در سال های قبل دولت از پایین نگه داشتن صوری قیمت خودداری میکرد و نباید این فشار و فنر رو بی جهت پایین نگه میداشت
چون واقعی شدن نرخ ارز کاملا به نفع تولید داخل و صادرات و به ضرر واردات هست و ازهمین رو پایین نگه داشتن دستوری نرخ ارز در سال های قبل و تزریق بی رویه ارز به بازار برای پایین نگه داشتن این قیمت تبعاتی منفی داشته است
براین اساس باید به کسانی که با قصد سوداگری در بازار ارز سرمایه گذاری کردند هشدار داد که نرخ ارز به اندازه اثر تورم و نقدینگی رشد کرده و نباید گول نوسان های کاذب بین نرخ ۳ تا ۵ هزارتومان در یک ماه اخیر را بخورند زیرا نرخ واقعی کمتر از ۳ هزار تومان است. لذا اگر همین امروز ارز موجود خود را بفروشند بهتر از فرداست چون نرخ ارز در سراشیبی قرار گرفته است و احتمالا در نرخی حدود ۲۵۰۰ تا ۳ هزار تومان که به نفع اقتصاد کشور است تثبیت خواهد شد و اگر دولت توان حفظ و ثبات این نرخ را داشته باشد می تواند در یکی دوسال پیش رو و در شرایط تحریم ها، اقتصاد و کسب و کار را حفظ کند.
تحلیل دکتر ابراهیم رزاقی از وضعیت بازار ارز: بالا رفتن قیمت دلار مارا مجبور می کند به تولید داخلی بها دهیم/ باید از دلالان مالیات گرفت
طبیعتا چون حرکت ما به سمت کاهش ارزش پول ملی نه یک انتخاب، بلکه تحمیل بود، شرایطمان کمی سخت بود.
اما بهطور یقین دلار حتی اگر به ۱۰ هزارتومان هم برسد، به نفع کشور خواهد بود. اولاش کمی سخت است اما اگر سازوکار و تدبیر درستی از سوی مسوولان انجام بگیرد، رونق تولید داخلی و توسعه صادرات نتیجه قطعی افزایش قیمت ارز است.
ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با «همشهری ماه»، تحلیلاش از نوسانات ارزی اخیر را ارائه داده و معتقد است که اقتصاد ایران با آب نطلبیده نوسانات ارزی، به مراد چند سالهاش رسیده است.
رزاقی علل اصلی نوسانات ارزی را نقدینگی می داند که به دلیل عرضه شدید ارز نفتی در سال های اخیر، نتوانست نرخ ارز را بالا ببرد اما حالا به خاطر تحریم ها نرخ ارز بالا رفته است و می توان گفت که تا نقدینگی رشد نکند و تقاضا بالا نرود نمی توان انتظار افزایش نرخ ها را داشت.
پس در در درجه اول ناشی از وجود نقدینگی ۳۸۵ هزار میلیارد دلاری نزد بخش خصوصی است. تحریم و سوءمدیریت شوکهایی بود که موجب شد این نقدینگی به سمت بازار ارز سرازیر شود.
تمایل نداشتن صاحبان این نقدینگی به حوزه تولید و تمایل آنها به فعالیتهای سوداگرایانهای که در مدت کوتاه، بدون پرداخت هیچ مالیاتی سود زیادی را عایدشان میکند، در اقتصاد ایران این نوع رفتار دلالی، همواره یک مساله بزرگ بوده که تاکنون اقدام موثری برای حل آن صورت نگرفته است.متاسفانه «مفت بری» دیگر ننگ محسوب نمیشود و از لحاظ اخلاقی زشت و نکوهیده نیست و تاسف انگیزتر اینکه حتی برخی آن را تعبیر به «زرنگ بودن» میکنند.
اما صاحبان نقدینگی و سرمایههای خرد میگویند در ساختار معیوب اقتصاد کشور با چنین خریدهایی ارزش پولشان را حفظ میکنند.
من چنین استدلالی را قبول ندارم. صاحب نقدینگی اگر بهدنبال حفظ ارزش پولاش باشد میتواند با سپردهگذاری در بانک و کمک به چرخه تولید و عمران کشور این کار را انجام دهد. از سود کلانی که با خرید و فروش ارز در این مقطع نصیب افراد میشود، نمیتوان تلقی تلاش برای حفظ ارزش پول را داشت. نکته مهم این است که این رفتارها ثبات اقتصاد ایران را برهم میزند. البته یکی از مشکلات قدیمی اقتصاد ما، سیاست تعدیل اقتصادی است. اینها همه عوارض همان سیاست هستند. وقتی دست بخش خصوصی باز باشد، طبیعی است دنبال سود بیشتر میرود. سود تولید کم است و زحمتاش بسیار. در حالی که واسطهگری و دلالی نهتنها زحمت ندارد بلکه سود زیاد در مدت کم به ارمغان میآورد بدون اینکه ریالی مالیات پرداخت شود.
سالهاست قیمت ارز در کشور در یک سطح غیرواقعی تثبیت شده است. یعنی ما طی این سالها به مصرفکنندگان ارز به جای هر یک دلار که میخریدند در برهههای مختلف ۳، ۴ و ۵ دلار دادیم. این کار از محل درآمدهای نفتی انجام میگرفت. میشد با برخی اقدامات، تبعات این شوک را مدیریت کرد اما ریشه مشکل، ثبات قیمت ارز بود.
برخی میگویند که یکی از علل رشد بیرویه قیمت ارز، کاهش عرضه از سوی بانک مرکزی است. به اعتقاد شما عرضه باید به روال گذشته برگردد؟
قطعا خیر. کل پسانداز ارزی کشور بعید است بیش از ۱۲۰-۱۰۰ میلیارد دلار باشد. اگر فقط یک سوم سرمایه سرگردان ۳۸۵ میلیارد دلاری به سمت بازار ارز آمده باشد، به این معناست که کل پسانداز ارزی کشور را باید به اینها بدهیم و این درحالی است که کشور، سالانه ۱۸میلیارد دلار هزینه خدمات و ۷۰-۶۰ میلیارد دلار برای واردات نیاز دارد که باید تامین شود. بنابراین در شرایطی که شوک ایجاد شده، سرمایه سرگردان افراد بیتعهد، مردم و کشور را به سوی بازار ارز کشانده، درحالی که عرضه بیبرنامه ارز اشتباه بزرگی است. کاهش عرضه ارز از سوی دولت به هر دلیل که باشد، اعم از کمبود ارز یا با هدف صرفهجویی ارزی، منطقی است. بههرحال تحریمها تازه شروع راه است، تحریمهای نفتی به تدریج در طول زمان اثرات بیشتری نشان میدهند. بنابراین باید با اتخاذ تدابیر و سیاستهای حساب شده ضمن صرفهجویی ارزی، خود را برای شرایط پیشرو آماده کنیم.
متاسفانه مسوولان ما طور دیگری نگاه میکنند. تورم داخلی سالهاست تولید کنندگان را در تنگنا قرار داده و در این شرایط دولت با تثبیت قیمت ارز و جلوگیری از رشد آن متناسب با تورم داخلی، در واقع بیش از ۱۰ سال است به تولید کنندگان خارجی یارانه داده تا تولیداتشان را با قیمت ارزان وارد بازار کشورمان کنند.
دولت باید آگاهانه یارانهای را که تاکنون به دلار میداده، حذف کند و اجازه دهد قیمت دلار واقعی شود و دنبال راهکارهایی برای رونق دادن به تولید داخلی باشد. وقتی سود در دلالی باشد نه تولید، حتی تولید کننده هم هروقت شرایط مساعد میشود، دلالی میکند یا میرود دنبال واردات.
دولت یارانهای را که تا الان به دلار میداده باید به ریال و به تولیدکننده داخلی بدهد. محصول صنعتگر و کشاورز را به جای اینکه ارزان بخریم، گران بخریم. ما سالانه بخش عمده نهادههای دامی مورد نیاز را از خارج وارد میکنیم. حدود سه چهار برابر به تولید کننده خارجی علوفه یارانه میدادیم. خب همین یا بخشی از این را به صورت ریالی بدهیم به کشاورز داخلی تا انگیزه پیدا کند تولید داخلی را افزایش بدهد و محصولاش را با قیمت ارزان به چرخههای بعدی بفروشد. به همین ترتیب تولید صنعتی هم رونق میگیرد و ما دیگر به فعل واردات و دلار برای واردات، نیاز نخواهیم داشت، مشکل اشتغال هم مهار میشود و درعین حال صادرات غیرنفتی رونق میگیرد چرا که از یک سو تولید داخلی ارزان تمام میشود و از سوی دیگر گران بودن دلار انگیزه مضاعفی برای تولیدکننده است که محصولاش را صادر کند. برای بقیه نیازها چطور؟ دولت میتواند راحت بگوید دلار ندارم.کسی میخواهد سفر خارجی برود، میخواهد برای ادامه تحصیل برود، میخواهد قاچاق کند، دلار را به قیمت واقعی از بازار آزاد بخرد. ما الان داریم به اینها یارانه میدهیم.
باید سازوکار به گونهای چیده شود که بتوان مالیات از دلالان گرفت. متاسفانه دستگاه مالیاتی ما یک ساختار منفعل است که فقط زورش به حقوقبگیران میرسد. در دستگیریهای اخیر، اخلالگران بازار ارز اعلام شدند. یک نفر طی ماههای اخیر ۱۰۰میلیارد تومان گردش حساب داشته است. این معنیاش این است که میشود با تدابیری، حداقل دلالان بزرگ بازار را شناسایی و از آنها مالیات دریافت کرد. این مالیات باید طوری باشد که دلالی در مقایسه با تولید، صرفه اقتصادی نداشته باشد. سود فقط باید در تولید باشد چون این تولید کننده است که به کشور خدمت میکند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰